ای نفس، این کلمات را برای تو می‌نویسم!
از تو رنج فراوان کشیده‌ام.  
چه موجبات اندوه و غم و زندگی بسیار تلخ که برایم فراهم نکردی؟!
ای نفس، مرا با ارتکاب گناه نابود کردی، با ارتکاب اشتباه رنج بسیار نصیبم کردی، دیگر بس است. آیا از دنیا و ظواهر فریبنده‌ی آن سیر نشده‌ای؟ این قدر به دنیا و لذایذ بی‌مقدارش دل خوش مکن، زیرا به زودی از این دنیای زود گذار خواهی رفت، هر روز در آرزوی فردایی و فردای فردا! هر روزی که می‌گذرد، اجل نزدیکتر و نزدیکتر می‌شود.
تا کی معصیت؟
تا کی به غفلت و لهو و پشت پا زدن به دستورات الهی ادامه می‌دهی؟
آیا فکر می‌کنی با سرپیچی از دستورات الهی و مشغول شدن به لهو و لعب و غافل شدن از خداوند متعال خوشبخت خواهی بود و شاد می‌شوی؟
نه، هزار بار می‌گویم که این تصور غلط است.
آیا انسان عاقل به دنیای فانی و پست دل خوش می‌کند؟!
آیا انسان با چیزی که پایدار نیست، خوشبخت می‌شود؟!
آیا انسان از گناهی گذرا و فانی لذت می‌برد؟
آیا انسان عاقل به شادی کوتاه مدت دل خوش می‌کند و غم و اندوه دراز مدت را به جان می‌خرد؟
نه، به خدا سوگند که انسان عاقل هیچ وقت چنین نمی‌‌کند. من تو را خوب می‌شناسم. تو هیچگاه به خوشیهای زودگذر و دنیای فانی شاد نمی‌‌شوی، زیرا عاقل برای چیزی که نابود می‌شود تلاش نمی‌‌‌کند و وقت و انرژی نمی‌‌گذارد، بلکه همیشه در تلاش است که چیزی ماندنی کسب کند.
حال، بیا و برای چیزی تلاش کن که ارزشش را داشته باشد.
دنیا رفتنی است. زیور و مظاهر دنیا و لذت ها و فتنه‌هایش همه گذرایند، زیرا «هر چه در دنیاست فانی است».
حتی تو ای نفس! نابود می‌شوی و می‌میری. حال برای پس از مرگت چه به ارث نهاده‌ای؟ چه کرده‌ای؟ چه جمع کرده‌ای؟
نفس! به خدا سوگند که برای من خیلی ارزش داری
زیرا به وسیله تو و از طریق تو و با تلاش توست که بدبختی و شقاوت یا شادی و سعادت من رقم می‌خورد.
به وسیله تو ای نفس، وارد آتشی می‌شوم که بسیار سوزاننده و دردناک است
و با تو می‌توانم وارد بهشتی شوم که به اندازه آسمانها و زمین است.
توبه کن ای نفس، توبه کن، پیش از آنکه نتوانی توبه کنی
دست از گناه و معصیت و هوی و هوس و لهو و لعب بردار، یقین بدان که آرامش و آسایش حقیقی جز با ایمان و یاد پروردگار رحمان به دست نمی‌‌آید.
خودت بهتر می‌دانی که معصیت و گناه فقط غم و اندوه و نگرانی و پریشانی و زندگی دشوار در پیش دارد. همان طور که خداوند متعال می‌فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى»
به سوی خداوند جل و علا برگرد. دیگر ارتکاب گناه و لهو و لعب کافیست.
ای نفس، هر چه تا به حال کردی بس است. هوی پرستی و عصیان کافی است.
خواهش می‌کنم، تقاضا می‌کنم، به سوی خداوند عز و جل باز گرد.
دیگر زمان این کار فرا رسیده است. با توبه‌ای صادقانه و با همت و عزمی استوار و با انجام عبادات به سوی خداوند بخشنده و مهربان باز گرد.
اکنون زمان بازگشت فرا رسیده است.
از این بیشتر تأخیر جایز نیست. به خدا توکل کن و به سوی خدا باز گرد، زیرا او توبه کنندگان و بازگشت‌کنندگان را دوست دارد.

 

با تشکر از همسر محترم زنده‌یاد اسکندر محبوبی راد که‌ این نوشتار را در اختیار ما قرار دادند.